سطبر و باشکوه،  آرمیده در دل کوه ، پر از  رازهای پنهان ، گلمکان ،پاره ای  از تن ایران

                                    تو را ای گلمکان من دوست دارم          تو را ای گل ،کما کان دوست دارم

                                     کجا باشم ، کجا باشی مهم نیست       تو را تا زنده هستم دوست دارم

سلام .با استعانت از ایزد منان از امروز دی ماه 1386درج مطالب در وبلاگ گلمکان  را شروع خواهم کرد و امیدوارم که مطالبی در خور اندیشه بزرگ شما و عظمت دیار کهنسال گلمکان در این مجموعه درج نمایم.قبلاً از همه عزیزانی که رعایت امانت را نموده و مطالب را با ذکر منبع از وبلاگ این حقیر برداشت می نمایند ،تشکر می نمایم .

ضمنا" همزمان مشغول جمع آوری مطالب در مورد برخی روستاهای شهرستان چناران مخصوصا روستاهای اطراف گلمکانم که در صورت تکمیل به امید حق تکثیر خواهد شد . اگر مطلب خوب یا منبعی در این باب می شناسید از راهنمایی شما ممنون خواهم شد.لطفا" آدرس منبع ، کتاب ، پایان نامه ،مجله و یا خود مطلب را برایم یه جیمیل golmakane@gmail.com و یا قسمت نظرات این وبلاگ بفرستید . با تشکر از پیام  های ارزشمند شما. یا حق.

 

تاریخ نواحی اطراف گلمکان (سال های 60 تا 200 ق)

تاریخ نواحی اطراف گلمکان (سال های 60 تا 200 ق)

خراسان بعد ازسقوط امپراطوری ساسانی، به دست کشورگشایان وفاتحان مسلمان عرب به‌تدریج طی نبرد های سخت وطولانی تحت سیطره قرار گرفت. لشکرکشی وجنگ اعراب به‌صورت پیوسته تا کمتر از دو قرن در ولایات ومناطق مختلف خراسان ادامه یافت. چون ازیک‌طرف براثر مقاومت وانقیاد ناپذیری مردم خراسان از دین اسلام وحاکمیت اعراب مسلمان، پیشرفت آن‌ها در تسخیر خراسان زمین به‌کندی صورت می‌گرفت و از سوی دیگر مخالفت وشورش دربرابرحاکمان جدید از سوی مردم به وقفه ها از سرگرفته می‌شد.

 اعراب تلاش کردند تا با جابجایی واسکان هزاران نفرازلشکریان و خانواده هایشان درمناطق مختلف خراسان از مخالفت وقیام مردم جلوگیری کنند وزمینه را برای باور وپذیرش مردم به دین اسلام مساعدتر بدارند. این راهکار درجلب وجذب مردم خراسان بدین جدید (اسلام) مؤثر وثمر بخش بود. هرچند جنگ‌ها ومقاومت هایی پراکنده ادامه می‌یافت اما در جریان کمتر از دو قرن اسلام به سراسر خراسان نفوذ کرد. مردم به دین جدید درآمدند ویک نوع اختلاط وامتزاج فرهنگی میان آن‌ها وفاتحان غالب به وجود آمد.

کم‌کم چنان اسلام در زبان، خط، فرهنگ و تمدن ایران و خراسان نفوذ کرد که هیچ یک از فاتحان قرون گذشته چنین نفوذ عظیمی را در این تمدن کهن از خود به جا نگذاشته بودند. ایرانیان حتی بیشتر از اعراب درتمدن اسلامی وپیشرفت علوم ومعارف اسلامی نقش ایفا کردند. آن گونه که میر غلام محمد غبارمؤرخ افغانی به نقل از امین احمد نویسنده ومحقق مصری می نویسد:
«خراسان دردوره اسلام ازطرف عرب به جنگ وصلح فتح شده وباردیگر استعداد وقابلیت طبیعی ودرایت خراسانی در امورسیاست وعلوم وفنون ظاهر شد، وخراسان نسبت به سایر ممالک اسلامی، بیشتر علما وامرای نامدار پرورش داد.» 

انگیزه های اصلی نهضت آزادیخواهانه از یک طرف به روحیه ی استقلال طلبانه ی خراسانیان مربوط می شد ازجانب دیگر عملکرد تبعیضگرایانه، ظالمانه وغیر عادلانه حکام عرب درسرزمین خراسان مسبب تحریک وتحریص این روحیه می گردید. در دوره خلافت عبدالملک مروان (86-65 ق) بنی تمیم قلعه توس را اشغال کردند و تا سال 125 ق آنجا را در تصرف داشتند.


نخستین درفش استقلال طلبانه را علیه اموی ها ابومسلم خراسانی برافراشت. اودرمرو با گرد آوری یک صد هزار نیرو ازولایات مختلف خراسان پایان خلافت یا حاکمیت خاندان اموی وآغاز خلافت خاندان عباسی را اعلان کرد وخودرا شهنشاه خراسان خواند. اوقلمرو خراسان را از تسلط حاکمان اموی تصفیه نمود وسایر مناطق وسرزمین های اسلامی را به نفع حاکمیت جدید خاندان عباسی از سلطه ی اموی ها کاملاً خارج ساخت.

تمامي سرزمين خراسان، از جمله ناحيه چناران در روزگار خلفای راشدين گشوده شده و پس از آن، امويان و عباسيان بر آن حكومت كرده اند. در سال 129 ق با آغاز جنبش ضد اموی عباسیان خراسان توسط سردار ابومسلم خراسانی، یعنی قحطبه فتح شد و حُمَید بن قحطبه فرزند او در توس مستقر شد و کاخی مجلل در دهکده سناباد در مجاورت نوغان برافراشت. (هسته اولیه مشهد و حرم کنونی امام رضا (ع))

در سال 130 ق با شکست والی اموی خراسان یعنی نصر بن سیّار و کشته شدن آخرین خلیفه اموی، مروان دوم، ابومسلم، والی خراسان شد. ابومسلم به حاکمیت خاندان اموی نقطه پایان گذاشت؛ اما بعداً در 137 ق از سوی منصور خلیفه عباسی به صورت ناجوانمردانه با خدعه ونیرنگ به قتل رسید و در کفن رسوایی و بدنامی به خاک سپرده شد.

بعد از قتل ابومسلم قیام های متعددی علیه تسلط حاکمان عباسی درخراسان به وقوع پیوست. قیام "سندباد درهرات ونیشابور از مشهورترین قیامهایی بود که از سوی زمامداران عباسی سرکوب گردید.

در سال 180 ق علی بن عیسی بن ماهان به مرو آمده و ده سال والی خراسان بود و در دوران او وهیب بن عبدالله مدتی توس و نیشابور را با شورش خود در دست گرفت. علی بن عیسی دست جور بر مردم گشود تا جایی که مردم مرو و طوس و نیشابور و دیگر ولایات خراسان، نامه ها نوشته به نزد هارون شکایت بردند ولی او وقعی ننهاد و علی بن عیسی به جهت خوش آمد هارون مال بسیار از مردم خراسان گرفته و به نزد هارون فرستاد. به گاه عرضه آن ثروت بی حساب هارون، فرزند خالد برمکی را گفت این مال ها هنگام ولایت فرزندت فضل در خراسان به کجا بود؟ او به کنایه گفت: در خانه صاحبان آنها بود!

در سال 182 ق هارون الرشید از مردم جهت ولیعهدی امین و سپس مأمون بیعت گرفت و خراسان و نواحی آن را تا همدان به مأمون سپرد.

در سال 189 ق، آن زمان که علی بن عیسی والی خراسان بود، فتنه و آشوب تا آن اندازه در خراسان بالا گرفت که هارون الرشید خود برای سرکوب شورش، رهسپار ولایات شرقی شد؛ اما علی بن عیسی، فرصت طلبانه و با هدایای بسیار، در ری نزد او آمد و هارون او را در حکمرانی خراسان پایدار داشت. ولی با سپری شدن یک سال، شورش از حد گذشت و هارون وی را برکنار نمود.

در سال 193 ق با توجه به ناآرامی های خراسان و ظلم وتعدی علی بن عیسی بن ماهان، هارون الرشید برای رفع فتنه به خراسان آمد و به سمت توس حرکت کرد. وی در اثر بیماری در آن جا در گذشت و در کاخ حُمَید بن قحطبه در سناباد مدفون شد.

در دوران حکومت هارون عباسی، حمید بن قحطبه طائی والی خراسان بود که کاخی در باغی واقع در ۱٫۵ کیلومتری سناباد داشت. باغ وسیع و کاخ با شکوهی مشتمل بر تالارهای وسیع و گنبدی که قناتی از آن عبور می نمود. در سال 193 ه.ق وقتی هارون به نوغان رسید مریض و سپس فوت نمود وی وصیت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمایند. او همان جا مرد و در تالار بزرگ کاخی که در آن باغ قرار داشت، به خاک سپرده شد. (مجموعه حرم کنونی امام رضا (ع))

مامون جانشین هارون پس از گذشت چند سالی از خلافتش براي جلب حمايت شيعيان و رسيدن به حكومتي ديرپا، با فراخواني و اجبار امام رضا(ع) به پذيرش ولايتعهدي، امام(ع) را در دهم شوال سال 201 از مدينه به مرو آورد. سياستمدارانه دستور داد تا با نام مبارك امام(ع) خطبه بخوانند و سكه بزنند. يك سال و نيم بعد و پس از سپري شدن ماه‌هايي پر از حادثه، مأمون امام را همراه خود كرد و مرو را به قصد بغداد پشت سر گذاشت. مأمون ابتدا در سرخس وزير زيرك خود فضل بن سهل را كشت. آنگاه به توس رسيد.

در سال 203 ق مامون به قصد بغداد از مرو به توس رفت و امام رضا (ع) را در طوس به شهادت رساند. پیکر مطهر آن امام همام را در آب قنات سناباد غسل دادند و در باغ حمید بن قحطبه روستای سناباد مدفون ساختند. از آن پس آن نقطه «مشهد الرضا» به معنی «محل شهادت رضا» و به اختصار مشهد نام گرفت. زائران و شیعیان حضرت گرد تا گرد مرقدش سكنا گزيدند و هسته اوليه شهر مشهد تشكيل شد.

بدین ترتیب سناباد که تا آن زمان دهکده ای بیش نبود به دلیل وجود مضجع شریف حضرت رضا (ع) مورد توجه قرار گرفت و رو به آبادانی گذاشت و گسترش یافت. در حدود نیمه قرن سوم هجری علاقه مندان آل علی و مجاوران حرم مطهر به تدریج خانه هایی در اطراف حرم ساختند.

از اولين كساني كه گام برداشت بر مشهدالرضا (ع)، ابومنصور محمدبن عبدالرزاق توسي، حاكم توس و مشهور به كنارنگ بود.
در نوجواني فردوسي اولين شاهنامه منثور به دستور او در شهر طابران تدوين شد. فردوسي در ديباچه شاهنامه از اين ايراني‌نژاد با احترام زياد ياد كرده است:
يكي پهلوان بود دهقان نژاد
دلير و بزرگ و خردمند و راد
شيخ صدوق از قول امير ابومنصور نوشته است:
من در جواني اعتقادي به حرم و مشهد حضرت رضا عليه‌السلام نداشتم و گاه مزاحم زائران آن حرم مي‌شدم تا اينكه روزي به هنگام شكار، آهويي دنبال كردم و آن حيوان به ديوار حرم پناه برد. يوزي كه در پي آهو دوانده بودم چون به كنار ديوار رسيد از تعقيب آهو باز ايستاد تا اينكه حيوانك به درون روضه حضرت رفت اما چون به درون حرم رفتم اثري از آن نيافتم. از آن روز با خداي خود عهد بستم كه زائران حضرت رضا عليه‌السلام را نيازارم و به آباداني حرمش بپردازم. پس از آن هرگاه مشكلي برايم پيش مي‌آمد به زيارت حرم حضرت مي‌شتافتم و حاجت خويش را از او مي‌خواستم.

به این ترتیب هسته اولیه شهر مقدس مشهد از کاخ حمید بن قحطبه والی خراسان که ابتدا هارون الرشید و سپس امام رضا (ع) در آن مدفون گردیدند، به وجود آمد.

منابع:

 تاریخ نیشابور، موید ثابتی.

نیشابور شهر فیروزه، فریدون گرایلی.

تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران از ظهور اسلام تا پایان سامانیان، عباس قدیانی.

تاریخ گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک ابن محمود گردیزی.

کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، عزیزا... بیات.

شناخت استان خراسان، ایرج افشار سیستانی.

تاریخ مشهد، قصابیان.

تاریخ نواحی اطراف گلمکان در اولین سالهای ورود اسلام به این نواحی

تاریخ نواحی اطراف گلمکان (توس، نیشابور و ... )

در اولین سالهای ورود اسلام به این نواحی

 

برای دانستن تاریخ گلمکان ناچار باید در مراجعه به کتب تاریخی، تاریخ نواحی اطراف آن را بررسی نمود زیرا مثلا در فتح شهر توس که از بزرگترین شهرهای خراسان در اوایل دوره اسلامی بود، روستاهای اطراف آن نیز به تبع آن تصرف می شدند. به همین جهت در این کوته نوشت به تاریخ این شهرها می پردازیم.

 

گشودن منطقه بزرگی چون خراسان برای مسلمانان به آسانی ميسر نشد. از اوايل خلافت عمر، تا ميانه خلافت عثمان،  سرزمين خراسان بر روی مسلمانان نا گشوده ماند، تا آن که عبدالله بن عامر از سوی عثمان مأمور گشودن آن منطقه شد. نخستين شهری که در خراسان به دست يکی از سرداران عبدالله در سال 31 هـ. ق، گشوده شد، طبس بود.

تاریخ گردیزی که به سال 2 و443 نوشته شده، می نویسد: عبدالله بن عامر به نیشابور آمد ... و از شهرهای خراسان قهستان و ابرشهر و طوس و سرخس او گشاد اندر سنه تسع و عشرین (29ه.ق).

سال 30 هجری ، در زمان خلافت عثمان ، لشکر عبدالله ابن عامر به توس نزدیک شد. کنارنگ (حاکم) توس طی نامه ای از او امان خواست و در قبال پرداخت خراج صلح نمود و قول داد که در فتح نیشابور به او کمک کند؛ لذا پس از فتح نیشابور به کمک کنارنگ توس ، امارت نیشابور به او داده شد. با این ترفند، کنارنگیان، به رغم فتح خراسان، همچنان نفوذ خود را در خطه توس حفظ کردند و تا پایان عصر اموی و چیرگی سپاه ابومسلم در سال ۱۲۹ هجری، در آن جا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم بود که آن جا را رها ساختند.

به گفته تاریخ نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، به خراسان روی آورد. سپاه مسلمانان به فرماندهی احنف بن قیس که مامور فتح خراسان بودند وی را تعقیب کردند. یزدگرد که آنان را به دنبال خویش یافت، راهی توس شد تا از کنارنگ توس مرزبان خود در آن خطه پناه بخواهد، اما کنارنگ با این بهانه که از یک سو، توس گنجایش موکب بزرگ پادشاهی را ندارد، و از سوی دیگر، پناه دادن به پادشاه امکان یورش سپاه مسلمانان را افزایش می‌دهد، یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. حاکم مرو نیز در آغاز به استقبال یزدگرد شتافت، اما سرانجام از او رخ برتافت. سرانجام آخرین شاه ساسانی در سال 31 ه.ق به دست آسیابانی کشته شد .

طبق گفته الحاکم ابوعبدالله نیشابوری مولف تاریخ نیشابور متوفی به سال 405 ق ،که از موثق ترین و قدیمی ترین کتب در باب تاریخ نیشابور است ، دو روایت در فتح نیشابور و طوس و اطراف آن است یکی آن که کنارنگ که والی خراسان بود در زمان خلافت عثمان خود نامه به ایشان فرستاد و ایشان را به خراسان فرا خواند و عثمان ، عبدالله بن عامر را مامور این مهم کرد. روایت دوم این که عبدالله ابن عامر به برخی شهرها از جمله هرات نامه فرستاد که مطیع شده و خراج پردازند ،آنها در جواب گفتند ما تابع ولایت نیشابوریم اگر آنان مطیع شوند همه مطیعیم و طوس و ابیورد و نسا در آن تاریخ از توابع نیشابور بود. چون نیشابور به دست عبدالله عامر فتح شد، کنارنگ به آستانه عبدالله آمد و خراج ابرشهر و طوس را قبول و دیگر ملوک خراسان از هرات و مرو و بلخ و غیره نیز چنین کردند.

در سال 35 عثمان کشته شد و بزرگ مرد تاریخ اسلام ، حضرت علی (ع) جانشین او گردید. تاریخ گردیزی می گوید:  چون علی بن ابیطالب رضی الله عنه به خلافت بنشست، خراسان مر جعده بن هبیره را داد ، و او پسر خال علی بود و ام الحسن دختر علی زن او بود ... (و بعد از او) خراسان مر عبدالله بن ابزی را داد.

بار دیگر در سال 36 ایرانیان ساکن خراسان کارگزار امام علی را به کلی از خراسان بیرون راندند زیرا خراسان در کنترل فرمانده امام علی بود . به گفته طبری "ماهویه سوری" که شاهنشاه یزدگرد را کشته بود برای بستن قراردادی به کوفه به نزد علی (ع)  رفت. امام علی(ع)  به جهت خشنودیش از کار ماهويه،  وی را به ریاست مرو خراسان گماشت و در نامه ای به ساکنان مرو خواست تا همگان از وی اطاعت کنند . ولی بعدها ماهویه سوری از بیم کشته شدنش توسط مردم به نیشابور گریخت و در همانجا درگذشت؛ زیرا در نزد ایرانیان آن زمان شاه از فر ایزدی بر خوردار بوده است و کشتن شاه گناهی نابخشودنی به حساب می آمده است .

بلاذری در این باره مینویسد: سپس دروازه های شهر نیشابور را بستند و سپاه اسلام را از انجا بیرون راندند و در نتیجه خراسان به کلی از زیر فتوحات اسلام خارج شد. امام علی (ع) که در آن زمان گرفتار جنگهای داخلی بود نتوانست خراسان را دوباره فتح کند . لیکن در سال 38 هجری پس از جنگهای حکمیت علی(ع)  توانست خواهرزاده جعده، ابن هبیره مخزونی را با سپاهی راهی خراسان نماید تا شورشیان ایرانی را سرکوب نماید ولی از آنجا که اکثر سپاه حضرت علی(ع) درگیر شورشهای خوزستان و پارس و کرمان بودند، سپاه او نتوانست موفقیتی در خراسان کسب کند. طبری اضافه میکند: "جعده" به ابرشهر ( نیشابور) رسید و ایرانیان آنجا کافر شده بودند و از دادن خراج به اعراب خودداری می نمودند. مردم نیشابور مقاومت کردند و سپاه علی بی نتیجه به کوفه بازگشت .

بعد از ناکام ماندن ماجرای خراسان حضرت علی(ع)  "خلید ابن قره یربوعی" را روانه خراسان نمود سپاه شهر ها را محاصره کرد و بعد از مدتی شهر به تسلیم گشوده شد و قرارداد باجگذاری با مردم خراسان بسته شد.

در دوره معاویه حکومت خراسان دست به دست بین فرستادگان او می گشت. در زمان یزید سلم فرزند زیاد والی خراسان و عبدالله خازم حاکم نیشابور بود. .در دوره فرزند یزید نیز همین افراد بر سمت خود باقی بودند.

 

شناخت استان خراسان، ایرج افشار سیستانی؛

 تاریخ نیشابور، موید ثابتی؛

کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، عزیزا... بیات؛

 و سایر منابع

 

 

یک گلمکان دیگه

در استان فارس شهرستان مرودشت، بخش درودزن، دهستان ابرج ، روستای گلمکان دیگری، هم نام روستای ما با 1163نفر جمعیت وجود دارد .اگر دوست داشتید بیشتر دباره این روستا بدانید به وبلاگ http://www.golmakan-olya.blogfa.com  مراجعه نمایید.

قلعه های گلمکان ( آثاری که دیگر نیستند)

نمونه یک قلعه

ادامه نوشته

سیر تکاملی نام گلمکان در کتب تاریخی

 
ادامه نوشته

خواجه داد العابد ، بزرگی دیگر از این دیار

 

ادامه نوشته

خواجه قاضی،   بزرگی در دیار بزرگان

 

ادامه نوشته

محلات سه گانه گلمکان

ادامه نوشته

اسمی خان و موقوفه بزرگ او در گلمکان

 

ادامه نوشته

ابوالقاسم عثمان جرموکنی ،متوفی 539 هجری

 

ادامه نوشته

یه گلمکان دیگه هم هست!!!


ادامه نوشته

بزرگان گلمکان- پهلوان عباس گلمکانی


ادامه نوشته

عکس های هوایی از گلمکان


ادامه نوشته

سرای سالمندان گلمکان


ادامه نوشته

دولت آباد


ادامه نوشته

نقشه گلمکان


ادامه نوشته

فریزی ، فرزند فرمند بینالود

ادامه نوشته

اردوگاه شهید بهشتی , بهشتی کوچک

 
ادامه نوشته

روستای احمد آباد


ادامه نوشته

تاریخ انتقال کردها به شمال خراسان

نژاد کرد چگونه از غرب ایران و کردستان به شمال شرق ایران یعنی چناران و قوچان و ...راه یافت ؟با خواندن این مقاله پاسخ خود را در لابه لای ورق های تاریخ خواهید یافت .

ادامه نوشته

کوشکان

 

ادامه نوشته

گلمکان از زبان جاسوس ستاد فرماندهی وزارت جنگ بریتانیا- 1289 ه.ش

ادامه نوشته

پراکندگی کردها در خراسان


ادامه نوشته

کلیات استان خراسان رضوی


ادامه نوشته

کلیات شهرستان چناران و سابقه تاریخی آن


ادامه نوشته

گلبهار


ادامه نوشته

تلخیص خصوصیات جغرافیایی گلمکان


 
ادامه نوشته

روستای آبقد


ادامه نوشته

روستای کاهو

آغل گربه ها در کاهو

ادامه نوشته